آراد سبیلان اردستانی

وبلاگ شخصی آراد سبیلان اردستانی

آراد سبیلان اردستانی

وبلاگ شخصی آراد سبیلان اردستانی

دل نوشت7

گریه آغازین تو شادی زندگی ماست!

آزمایش خون، پوشیدن لباس آبی ای که تو را فارغ البال می کند. اصلا مهم نیست زیبا شده ای یا نه؛

ساعت از نیمه هشت هم گذشته است و من برای آخرین بار صدای تپش های قلب ترا با آن گوشی دوست داشتنی شنیده ام و تنها منتظر رسیدن دکتر شعاری ام که بیاید و ترا...

12بهمن ماه 1390- ساعت9:10

چقدر این اتاق آبی رویایی سرد است و من هنوز مرددم میان انتخاب برای نوع عمل جراحی ام.بیهوشی کامل یا...

می ترسم می خواهم تصمیم بگیرم اولین نفری باشم که ترا می بیند و در آغوش می کشد؛ بی حسی موضعی را ترجیح دادم.

خدا می داند آن بیرون بابای تو چقدر بی تاب دیدن تو است.

خدا می داند خاله زهرا چه انتظار شادمانی می کشد.

12بهمن1390-ساعت9:30

خدا حافظ موجود کوچولوی درون من

دارم آیه الکرسی میخوانم و برای سلامتی ات دعا می کنم

چقدر این اتاق سرد است و چقدر حضور تو گرم.

خوش آمدی آراد کوچولوی دوست داشتنی مامان؛

صدای تو، همین صدای گریه آغازینت، معنای زندگی است.

و سلام کودک همیشه ام!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد