آراد سبیلان اردستانی

وبلاگ شخصی آراد سبیلان اردستانی

آراد سبیلان اردستانی

وبلاگ شخصی آراد سبیلان اردستانی

دل نوشت19

اینروزها هرچند گاه گاهی دلم هوای نوشتن می کنه چه برای خودم چه برای هوای با تو بودن، ولی اونقدر سرگرم هر روز بزرگ شدن تو کوچولوی دوست داشتنی شدم که فرصتی برای کار دیگه ای نمی مونه.

هر چند حالا دیگه به راحتی و بدون هیچ کمکی می نشینی و تلاش می کنی که بایستی؛ بیقرار تجربه اولین گام برداشتنی و به هزار ترفند که نمی دونم چه طور و از کجا به مخیله من خطور میکنه، غذا می خوری و بماند که تمام مجتمع و خیابون از صدای گریه ها و جیغ زدن هات باخبر می شن که قراره یه قاشق حریره، پوره،سوپ یا حتی یه قطره آبمیوه بخوری اما هنوز که هنوزه تصویر لحظه تولد تو آراد دوست داشتنی من لذت بخش ترین لحظه زندگی منه هر چند که خدا می دونه برای هر کدوم از این کارهات قند تو دلم آب می شه.
اصلا گاهی دلم برای اون روزهایی تنگ میشه که فقط خودم حست می کردم فقط کنار خودم بودی اصلا کسان دیگه رو نمی شناختی و نمی تونستی باهاشون ارتباط برقرار کنی این رو بیشتر موقعی دلم میخواد که توی خیابون و فروشگاه و... خودت رو پرت می کنی تو بغل حتی غریبه ها و کلی می خندی و ذوق می کنی که یه نفر دیگه رو مشغول به خودت کردی؛ حتما الان با شیطنت تو دلت می گی؟:

" ای مامان حسود"!!